باغ پرندگان
دخمل طلا سلام
هفته گذشته به اتفاق دایی و زندایی رفتیم باغ پرندگان و شما اولش خواب بودی اما بعد که بیدار شدی با سر وصدای پرنده ها و گلهای رنگارنگ اونجا به وجد اومده بودی و اواز شادی سر می دادی و می خواستی خودتو بندازی زمین
در ادامه چند تا عکس از دخمرکم می گذارم
اینم خوشکل خانم ما کنار گلهای صورتی
پدر ودختر غرق مرداب و قوهاش بودن
ابنجا خواستیم بزاریمت زمین ازت عکس بندازیم دیگه حوصله نداشتی
بدون شرح
اون پشت چی دیده بودی خدا می دونه
همچنان در حال بررسی
آ آ آ آ آ آ آ آ آ آ ا اینا چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
در اخر یک خانواده خوشبخت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی