زهرازهرا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

روشنی خونه ما زهرا خانوم

روزهای خوب با تو بودن

1392/2/23 3:23
نویسنده : مامان لیلی
179 بازدید
اشتراک گذاری

زهرا جونم سلام میخوام از کارایی که می کنی بنویسم نفس مامان شما روز به روز داری کارهایی انجام می دی که منو بابا هادی رو به وجد میاری.

جدیدا به به ،بوبو، ده ده ،مه مه می گی ،البته سر کیف باشی اواز می خونی ودلت می خواد مامان کنارت بشینه حتی اگه حرف هم نزنه باهات.

دیگه اینکه کل سالن رو دور می زنی اما با غلت زدن ،هفته گذشته اولین دسته گل رو به اب دادی وگلدون مامی رو شکوندی، البته فدای سرت.

با روروکت هم دنده عقب میری. فقط زورت به فرش نمی رسه روی فرش حرکت کنی و عقبکی میری

اما روی سرامیکی کلی ارتیست بازی در میاری.

توپت رو هم دوست داری کتاب هم می خونی البته بیشتر می خوری.

وقتی برات شعر می خونم خیلی توجه می کنی .کتابهای هوش هم برات گرفتیم بعضی وقتا می زارم جلوت تماشا کنی. البته زیاد سخت نمی گیرم .هر کاری دوست داری می کنی با کتابات.

غذا خوردنت رو هم بگم:صبحانه اکثرا نون وبعضی وقتا پنیر کم نمک نون رو خیلی دوست داری

سرلاک هم کم وبیش می خوری. زرده تخم مرغ هم جدیدا علاقه چیدا کردی. خرما رو با اشتها نمی خوری نمیدونم چطوری دوست داری من برات له میکنم اما زیاد تمایلی بهش نشون نمی دی.تعجب

سوپ و کته با ماهیچه هم دوست داری و یه چیز دیگه اینکه ماست رو با ولع زیاد می خوری تقریبا نصف بیشتر غذا به مدد ماست می خوری. نوش جون مامانکمماچقلبماچقلبماچقلبماچقلبماچقلبماچقلبماچقلب

عاشق لامپ و لوستری هر جا بری دنبال لامپ می گردی یه لبخندایی برا لامپ ومهتابی می زنینیشخند که اگه اینطوری به من بزنی من دلم ضعف میره. عاشق سیم وپلاستیک هم هستی تقریبا خود کشی می کنی برا اینا.

عاشق بیرون رفتن وددری از در خونه که می خوایم خارج بشیم یه جیغ از خوشحالی می کشی که می خوام بخورمت انقد که خوشمزه می شی با اون دست وپا زدنت

 مامانی من فعلا همینا یادم میاد اما بازم میام و می نویسم

عکس هم می زارم ازت

بووووووووووووس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)